سهشنبه، مهر ۲۳، ۱۳۸۷
می دونید مشکل چیه؟ مدت هاست می خوام راجع به جَز موزیک یک کوفتی بنویسم اما نه دلم می خواهد JAZZ بنویسمش چون حال نمی دهد هی کیبور عوض کنم یا کپی پیست کنم، نه جز که انگار جُز است نه جاز که انگار ویگن است. نه جَز که انگار جَزاء الله است. این است که در حلقوم شریفمان گیر کرده است بگویم که این چیز سبک نیست، بلکه خوانش است. هرمنوتیک دیگه خانوم ال؟آره؟ انگار در دنیا یک تعداد نغمه JAZZ هست که باز سرایی می شوند. نه که تکرار ها.نه. اصلا انگار (انگار که نه. یارو خودش داشت می گفت) درس اول این است که وقتی آهنگ فلانی را داری می نوازی باید از نو خلقش کنی. یا موقع تنظیم یا چه بهتر که بداهه. خلاصه تو گویی آرکی تایپ هایی وجود دارد مثلا مایلز دیویس یا بیلی هالیدی و دوک الینگتون و سایرین ضمن هر کار دیگری که می کنند آثار اینها را هم دوباره از نو می قراءتند. و چه قدر آهنگساز مهم است. نه مثل حالا که فقط خواننده ها مهم اند. تک تک نوازنده ها امضا دارند و حتی اگر بیلی هالیدی دارد می خواند یا الا فیتزجرالد، مهم است که کار که را می خواند و کی پشت پیانو است و ساکسوفون را که می زند... حالا دیگر اینجوری نیست. اگر از نوشتن کلمه به فارسی خوشم می آمد همه اینها را می گفتم. حیف.
سروش
۹:۳۳ قبلازظهر
|