مي خونمشون   
 آرشيو    
 


چهارشنبه، مرداد ۲۳، ۱۳۸۷  

مهاجران سعی می کنند با نشان دادن اینکه در زمان و مکان سرزمین جدید گسترش پیدا کرده اند، خودشان را جزئی از آن بشمار بیاورند. انگار با اعلام اطلاعات زمان و مکان دار برای هم و دیگران می خواهند نشان بدهند که به همین زودی ( یک سال، ده سال) شده اند عضوی از این خاک جدیدند. قدمت دارند. ریشه ای چیزی دوانده اند. خوب و بدش را می دانند.

امسال زمستون سرد تر از پارسال بود.
واقعیت این است که روحمان مثل غربال سوراخ سوراخ است.
فلان جا بهترین سوشی بار شهره.
روحمان نصف انگشتانش را تپانده توی این سوراخ ها که نشتی نکند عجالتن.
تنبل نشده که خلاق نیست. دستش بند است.

سروش ۱۲:۳۹ بعدازظهر