مي خونمشون   
 آرشيو    
 


پنجشنبه، تیر ۲۰، ۱۳۸۷  

از بهترین خوشی های زندگی ام است که پاهایم را مثل زرافه موقع آب خوردن از هم باز می کنم که تو هم قدم شوی وقتی دم در آشپزخانه (خوب عجیب است که معمولا در آشپزخانه این اتفاق می افتد. شاید چون بیشتر وقتی که ایستاده کنار هم هستیم داریم آشپزی می کنیم) بغلت می کنم. که سرت به روی شانه ام می رسد.
کی گفته قد تو کوتاه است. من دیلاقم.

دو روز مانده به تولدت مبارک.

سروش ۱:۳۹ بعدازظهر