دوشنبه، خرداد ۱۸، ۱۳۸۳
بابا خودمونیم مل گیبسون خوب کثافتی رو به اسم مسیح و این حرفا به ملت قالب ( یا شاید هم غالب) کرد. یکی ار بی محتوی ترین فیلم های مذهبی بود که به عمرم دیدم. نه تحلیلی نه تاویلی نه نگاه نوی . فقط و فقط سبعیت بی حد برای تحت تاثیر آنی قرار دادن مخاطب بی نوا . ما که دالبی ساراند صدای فین فین و گریه در سینما شنیدیم . پس شاید هم مل موفق شده باشد.
دیگه چی دیدم ؟؟
وه یادم اومد
کیل بیل جلد 2
به نظر من فیلم بهتری بود . اقلا تارانتینویی تر بود. کاراکتر ها درست در این فیلم باز می شن و دیالوگ های محشری می شنویم و صحنه های بامزه ای که زوم هندی دارن می بینیم . قبلا هم اتمام حجت کردم . یا از فیلم های ترانتینو خوشتان می آید یا نه . جای بحث و تحلیل نیست .
دیگه؟؟؟
پالپ فیکشن به همین مناسبت دوره شد.
بازم ؟؟
فریدا هم تجربه ای خالی از لطف نبود . نه نمی خوام بگم که فیلم بی عیبی بود . اتفاقا سوراخ هم زیاد داشت ولی از این فیلم هایی که صادقانه ساخته می شن خوشم میآد. به خصوص که در دوران مورد علاقه من می گذشت . به نظر من از سالهای 1920 تا 1950 در اروپا اوج شکوفایی هنر های تجسمی بوده . نبوده ؟ واقعا آرزو داشتم . حالا گیرم که نه دیگو ریورا نه داوید سیکه ایروس که نماینده مکزیک توی این دوران بودن تحفه هایی نبودن ولی خوب بد هم نبودن اونقدرا.
بگذریم . موسیقی فیلم هم فوق العاده بود.
بازم بگم . بازم بگم.
فیلم این دختر آقای کاپولا هم ای بدی نبود. چی بگم آخه ؟ از این فیلما که آخرش می گی حالا خوب که چی . ولی ایراد چندانی هم ندارن. ولی نقطه ضعف اصلی فیلم همونی بود که براش اسکار گرفته بود. فیلمنامه!
اونم در مقطع حساس شخصیت پردازی.نه شما باور می کنید که دختره فلسفه خونده باشه ؟ بیشتر بش میاد که تازه از دبیرستان در اومده باشه . بیل موری عالیه ولی به خاطر بازیه خودش نه فیلمنامه !
بسه دیگه بابا بسه ! اه
سروش
۱۲:۳۴ بعدازظهر
|