![]() |
|
.سر شب یکی دو تا زلزله کوچیک اومده بود. پسر گفت که بهتره شب رو تو ماشین بخوابم چون ممکنه اتفاق بد تری بیفته . ولی کسی به حرفش گوش نکرد. پسره اما میره تو ماشین می خوابه.دم دمای صبح ولی از سرما از خواب بیدار میشه و با خودش میگه اگه می خواست اتفاقی بیفته تا حالا افتاده بود. اینه که بر می گرده تو اتاقش می خوابه . ولی 5 دقیقه بعد زلزله میاد و همه می میرن . حتی اون پسری که حدس زده بود ممکنه زلزله شدیدی بیاد .
|
||||||
![]() |