مي خونمشون   
 آرشيو    
 


سه‌شنبه، دی ۲۳، ۱۳۸۲  

خوب این موضوع جدیدی نیست . دیگه دارم توی شهر خودم احساس غربت می کنم .
درست حدس زدید یک نفر دیگه رو هم به سمت سرنوشت نامعلومش بدرقه کردم. بهترین دوستم رو !

سروش ۲:۳۰ قبل‌ازظهر