مي خونمشون   
 آرشيو    
 


دوشنبه، آذر ۲۵، ۱۳۸۱  

بدو بدو ... زوایای پنهان روح سه جفت 100 تومن
جهنم ضرر ...یه لیلی دیگه .

لیلی یک فاحشه است .
این دیگر شعری عاشقانه نیست
برای دختری که
گاه عشق ورزی
مردان کهنکار را می نمود
و به هنگام اشک
باکره دخترکان را .
نه حتی تلاشی برای درک او
یا کمک به او
که اندوه فراوان با خود
چون کوله باری
اینسو آنسو می برد
و با دیگران قسمت می کرد.

او فاحشه بود و افسرده .
افسرده و هوسناک.
هوسناک و ترسناک .
ترسناک و بی پناه .
و ترکم کرد و ترکش کردم وباز و باز و باز...

و دیگر ازلی نیست
ابدی نیست .
تنها نامیست .
نامی میان تهی
و ترکم می کند و ترکش می کنم
باز و باز و باز

سروش ۲:۰۴ بعدازظهر