مي خونمشون   
 آرشيو    
 


سه‌شنبه، آذر ۱۹، ۱۳۸۱  

با ز هم از سینما ...
دوباره اتاق پسر را دیدم .
تلاش یک روانکاو برای کنار آمدن با مساله مرگ پسر خودش
نگاه بدون اغراق و انسانیش رو خیلی دوست داشتم . به قول شاهین فرق فیلم های اروپایی و آمریکایی ...
نکته بسیار درخشانش مسیری بود که پدر و مادر طی مردند تا به آرامش رسیدند . به جوری انگار که بگه همه چیز از راه روانشناسی و عقل حل نمی شه . باید آدم داخل خودش بگرده . همه جواب ها داخل خود آدمه .
و این نکته ای بود که دخترشون خیلی آسون تر درک کرد و به این دلیل بود که هنوز بچه بود و راحت تر تونست خودشو با اون چیزی که توی دنیا هست وفق بده. خوب به هر حال با اون اوج و فرود هایی که از سینمای آمریکایی توقع دارید( مثل گرین مایل در بهترین حالت سینمای انسانی آمریکا ) زیاد جور در نمی آد ولی عوضش ملموس تره و به شعورتون توهین نمی کنه .

فیلم بعدی یه فیلم اسپانیایی هست به اسم چشمانت را باز کن "open your eyes"
پسر پولدار و خوش تیپی بر اثر تصادف از ریخت میتفته و بعد از اینکه دو باره به ریخت طبیعی بر می گرده می فهمه که سالهاست در یک دنیای واقعیت مجازی به شکل عادیش زندگی کرده و بعد تصمیم می گیره از خواب بیدار بشه .
از یه کارگردان به اسم آلخاندرو آمنابار که البته همه به خاطر فیلم درخشان دیگران میشناسینش.اینو قبل از اون دیگران ساخته ولی نکته مهم اینه که همین فیلم رو آقای تام کروز می بینه و خوشش میاد و حقوق بازسازیش رو می خره و یه فیلمه آمریکایی معمولی ازش در میاره به اسم آسمان وانیلی و خودش هم توش بازی می کنه . حالا آسمان وانیلی برای خودش فیلم ضخیمیه ولی این فیلم اصلا فیلم ضخیمی نیست و هیچ جلوه های ویژه بخصوصی هم نداره ...اما خوب چیزی که مهمه ایده است که در مورد فیلم چشمانت را باز کن کاملا اریجینال هست .یه نکته دیگه هم اینکه تعریف از خود نباشه یه جاهاییش منو یاد فیلم خودم انداخت .... البته در حد موضوع !!

سروش ۲:۰۱ بعدازظهر