مي خونمشون   
 آرشيو    
 


دوشنبه، مهر ۲۲، ۱۳۸۱  

عرض شود که ...
مزه این من بگو تو بگو واسه من که رفته . هر کی دوس داره ادامه بده و قبلا هم بابتش عذر میخوام . همینه دیگه.
به قولی :
از سنگ و علف صدا در میاد که از من در نمیاد.
بگردیم یه مو ضوع جدید بجوریم .

ب.ن. بهزاد دوربینت رو تا اطلاع ثانوی شوهر نده که لازمش دارم !!!!! دیگه هم طرح و فیلم نامه نمی خوام . یه چیزی به کله مبارک خودم زده که خیلی هم خوبه . دیدی آقای محمد . ما رو فروختی به غریبه .

سروش ۳:۰۸ بعدازظهر