یکشنبه، شهریور ۱۰، ۱۳۸۱
خيلي پديده جالبيه ...
هنوز هيچي نشده از 3 تا خواننده وبلاگ بنده 4 تاشون به تاخير در update اعتراض مي کنن .
سوء تفاهم نشه ها ! خوب مي کنن ! ميگن که توانستندگي و کردندندگي
واقعيتش اينه که خودم هم اينجوري شدم . انگار مکلفم که يه چيزي اينجا بنويسم .
يه راهش اينه که هر چي کتاب خوندم و نخوندم بريزم جلوم و دِ نقل قول نکن و کي بکن ( کاري که عملا تا حالا کردم)
يه راه ديگش هم اينه که چون من دخل و خرجم جور نيست حساب کتابامو اينجا بنويسم و دوستان
زحمت حسابداريشو بکشن .
(نمي دونين بدونين . من 25%خيلي خيلي خيلي خيلي غالبم اصفهانيه )
اما راه اصوليش همونيه که از اول گفتم .يه خورده ديگه بهم وقت بدين تا کتاب شن راس راسي رو راه بندازم .
stay tuned :)
اين وسط يه چيزي هم حاليم شده و اون اينه که هر وقت مي خواستي بنويسي و نمي دونستي چي بنويسي از اينکه
نميدوني چي ميخواي بنويسي ، بنويس.
تهيه و تدارک يک وبلاگ را به همه کسايي که دور از جون کرم نوشتن دارن و دنبال بهانه محکمي مي کردن ، توصيه ميکنم
سروش
۶:۵۸ قبلازظهر
|