مي خونمشون   
 آرشيو    
 


دوشنبه، شهریور ۰۴، ۱۳۸۱  

امروز از دنده چپ پا شدم . تقصير خودم هم نيست .مي خوام گير بدم به کسايي که ديشبمو خراب کردن :
خانم سيلويا بجانيان و آقاي کريم امامي .
هر دو در کار ترجمه .
خانم بجانيان که البته حرجي برشان نيست شايد هم بر ما چون که تا حالا سابقه ترجمه اي ازشون نديديم . ايشان تا تونستن افتضاح (معادل ادبي براي کلمه اي خيلي بد تر)کردن به اشعار لئونارد کوهن که از بد حادثه بنده طرفدار پروپاقرص ايشونم .طرفداران لئونارد کوهن بشتابند .چند نمونه عالي ترجمه:
1- ژان کمانگير به جاي ژان دارک ( ژان اهل آرک) در آهنگ
joan of arc
2-"همان شب که نقشه کشيدي عاري از هر چيز بروي" در مقابل
"that night that you planned to go clear "
در آهنگ
famous blue raincoat

3-"اما خود بيشتر شکست خورده بود
پيش از آنکه آسمان در هاي رحمت خود را بگشايد
تا انسان ها را نجات دهد
او در برابر خرد شما چون سنگي گران به زمين افتاد"
در مقابل
but he himself was broken
long before the sky would open
forsaken ,almost human
he sank beneath your wisdom like a stone
در آهنگ
Szanne

4-زمان پايان به در مقابل
closing time
در آهنگ
closing time

راستش بيشتر از اين نخواندم ولي گمانم خيلي بيشتر بشه از اين چيزا پيدا مرد توي اين کتاب:
لئونارد کوهن ءمرد دوران گذشته - ترجه سيلويا بجانيان-نشر مس
نخريد و نخونيد. در صورت نياز شعر ها رو دانلود کنيد و مطمئن باشيد خودتون بهتر از اين ترجمه مي کنيد

اما آقاي کريم امامي
بر ايشان حرجي هست .مترجم بسيار ورزيده اي هستند .گتسبي بزرگ نوشته اسکات فيتزجرالد توسط ايشان ترجمه شده و خوب هم ترجمه شده اما يه چيزي توي همين کتاب که سال 1379 براي اولين باربعد از انقلاب چاپ شد ديدم که بامزه بود.
از ص 154 کتاب گتسبي بزرگ -انتشارات نيلوفر:
ديزي به زور چشم از گتسبي بر گرفت و به ميز نگاه کرد ء باز هم گفت:
"شما هميشه خنک به نظر مياين ."

همين. خواستم ببينين چرا از دنده چپ پا شدم .
زياده عرضي نيست

سروش ۲:۵۴ قبل‌ازظهر