مي خونمشون   
 آرشيو    
 


پنجشنبه، مرداد ۳۱، ۱۳۸۱  

سلام !‌
دوستان عزيز و دشمنان عزيز تر!
اينجا به زودي زود راه ميفته . البته گمون نکنم با اقبال عمومي روبرو بشه اما خوب ...
قضيه از اين قراره که اينجا از اون چيزايي که در وبلاگ هاي ديگه ( نه همشون ولي خيلياشون)پيدا ميشه خبري نيست . از اين بابت شرمنده
باقي قضايا هم وقتي که همه چي اون شکلي شد که ميخوام بربتون ميگم .يه کم ماجرا داره .
ما هم از اون جايي که سواد کامپيوتريمون در حد خرچنگه از دوستاني کمک گرفتم که در قرصت هاي آتي ازشون تشکر مي کنم .

اسم کتاب شن رو از داستاني به همين نام از خورخه لوييس بورخس گرفتم . کتلب شن کتاب بي پايانه .کتابي که شامل همه مکتوبات جهان ميشه و خوب طبيعتا مثل هر چيز مطلق ديگه مايه بدبختي!!!!

سروش ۲:۳۲ بعدازظهر